تحقیق ومقاله مطالعه موانع اجرای استراتژی در سازمان (مطالعه موردی سازمان تامین اجتماعی

مقاله با موضوع موانع اجراي استراتژي در سازمان

بیان مساله:

سازمانها از شالوده هاي اصلي اجتماع كنوني بوده و مديريت مهمترين عامل در حيات، رشد و بالندگي سازمانهاست. مدیر روند حركت از وضع موجود به سوي وضعيت مطلوب را هدايت مي كند و در هر لحظه براي ايجاد آينده اي بهتر در تكاپوست. امروزه براي پژوهشگران و مديران، مباحث استراتژي و مديريت استراتژيك از اهميت فراواني برخوردار است. برخورداري از بينش استراتژيك در رويا رويي با مقوله مديريت و فراگيري آن كه چگونه مي توان ابزار تجزيه و تحليل استراتژيك را در تنظيم و اجراي استراتژي به كار گرفت،‌مديران را با چشم اندازهاي جديدي براي رهبري سازمانهاي خود مواجه مي سازد. مسائل مربوط به حركات استراتژيك جديد و پياده كردن صحيح آنها در داخل سازمانها، اولويتهاي مهمي را در دستور كار مديران قرار ميدهد.

گرچه تدوين استراتژي كاري مشكل تلقي مي‌شود، اما اجرا يا پياده‌سازي آن در سراسر سازمان، دشوارتر است. بدون اجراي اثربخش، هيچ استراتژي كسب و كاري قادر به كسب موفقيت نيست. مسئله اساسي اين است كه مديران در خصوص تدوين استراتژي بيشتر مي‌دانند تا در مورد اجراي آن. به‌عنوان مثال، در اغلب كلاس‌هاي MBA دانشجويان سر و كار زيادي با تدوين استراتژي و برنامه‌ريزي دارند.

اهمیت پژوهش:

در عصري كه مديران آن با چالشهاي جديدي چون تغيير، فرصتهاي زودگذر و عدم قطعيت و بي نظمي مواجه اند، داشتن رويكردي استراتژيك مي تواند آنها را در تمركز بر افقهاي دور دست، شناسايي فرصتها و مزيتهاي رقابتي و انسجام بخشي فعاليتهاي سازمان در مسير روشن ياري رساند.

مطرح شدن تئوري هاي جديد مديريت و تفكر راهبردي، اين پرسش را به ذهن متبادر مي سازد كه آيا كاربرد تفكر جديد با وضع موجود سازمانها ممكن است يا اينكه مستلزم ايجاد تغييردروضع موجود سازمانهاست؟ به عبارتي ديگر اگر تفكر استراتژيك و برنامه هاي آنرا هم چون دارويي جهت درمان بيماري هاي موجود سازمانها يا تقويت كننده هايي براي سازمانها در نظر بگيريم، اين پرسش مطرح مي گردد كه آیا با تحليل وضع موجود و تدوين استراتژي مناسب براي سازمانها مأموريت ما به اتمام رسيده و يا اينكه مي بايست پس از تدوين به مقوله مهم اجرا و ارزيابي استراتژيها اهتمام ورزيم و با شناسايي موانع اجراي استراتژي ها، برنامه هاي استراتژیک را به سرمنزل برسانيم؟

به عقيده “نورتون” و “كاپلان” موانع اساسي در پياده‌سازي استراتژي عبارتند از (نورتون و كاپلان؛ 2001):
1. عدم تخصيص منابع
2. عدم تعهد مديريت
3. عدم همسويي كاركنان
4. عدم انتقال استراتژي

” آكر” نيز معتقد است، يك تجزيه و تحليل سازماني مي‌تواند به برآورد هزينه‌ها و قابليت امكان اجراي استراتژي‌هاي خاص كمك كند. اين تجزيه و تحليل، با بررسي اجزاي سازماني نظير ساختار، سيستم‌ها، افراد و فرهنگ بهتر مي‌تواند انجام گيرد.

بازدیدها: 7

18,000 تومان