تفکر استراتژیک در سازمانها
موضوع “تفكر استراتژيك” در بيش از يك دهه گذشته در حوزه مديريت استراتژيك بسيار مورد توجه بوده و در تحقيقات بسياري به اهميت دارا بودن قابليت تفكر استراتژيك براي مديران اشاره شده است. تفكر استراتژيك به عنوان يكي از دو قابليت اصلي رهبران داراي عملكرد برجسته برشمرده شده است (از ديدگاه مينزبرگ، تقويت تفكر استراتژيك، به تدوين استراتژي هاي بهتر منجر مي شود. وی معتقد است مديراني كه مجهز به قابليت تفكر استراتژيك هستند قادرند، ساير كاركنان را به يافتن راهكارهاي خلاقانه براي موفقيت سازمان ترغيب ك این دست از مدیران، سازمان را آنگونه كه بايد باشد مي بينند نه آنگونه كه هست). به اين ترتيب مي توان تفكر استراتژيك را پيش درآمدي بر طراحي آينده سازمان دانست (بر اساس نتايج تحقيقي كه با هدف شناسايي مهارت هاي مديريتي مورد نياز براي مديران كشورهاي آسيايي انجام شده است،
عبارت تفكر استراتژيك در بسياري از موارد به اشتباه و براي اشاره به مفاهيمي مانند برنامه ريزي استراتژيك و يا مديريت استراتژيك به كار برده شده است( از اين رو لازم است تا اين موارد به صورت مجزا بررسي شده و تفاوت هاي آنها مورد توجه قرارگيرد. تفكر استراتژيك، به فرآيندي خلاقانه و واگرا اطلاق می شود که با چشم انداز و دورنماي طراحي شده توسط رهبران سازمان مرتبط است(. اين امر مستلزم فراتر رفتن انديشه مديران از عمليات روزمره با هدف تمركز بر قصد و نيت استراتژيك بلند مدت مورد نظر براي كسب و كار است ( تفكر استراتژيك فعاليت هايي چون گردآوري اطلاعات، تحليل و بحث و تبادل نظر درخصوص شرايط حاكم بر سازمان() و در شركت هاي داراي فعاليت هاي متنوع، پاسخگويي به سؤالات اساسي در مورد پورتفوي سازمان را شامل مي شود(.
آبراهام، تفكر استراتژيك را شناسايي استراتژي هاي قابل اطمينان و يا مدل هاي كسب و كاري مي داند كه به خلق ارزش براي مشتري منجر شوند. او معتقد است جستجو براي يافتن گزينه هاي استراتژيك مناسب، كه معمولاً به عنوان بخشي از فرآيند مديريت استراتژيك انجام مي گيرد، در واقع نتيجه عملي تفكر استراتژيك است (
تغییرات فزاینده و دگرگونی های عظیم در محیط بنگاه های اقتصادی، آنها را با درجات بالایی از عدم قطعیت و پیچیدگی روبرو ساخته است. ضرورت تداوم بقاء، حفظ موقعیت و توسعه در چنین پیچیدگی هایی، سازمانها را بیش از پیش به کیفیات پیچیده تری از تفکر، برنامه ریزی و اجرا نیازمند می سازد(MERLIN,2008). زیرا رشد و افزونی پیچیدگیها و سرعت دگرگونیها، روز به روز پاسخ درونی بنگاهها به چالش های پیش روی آنها را دشوار کرده است و توان پاسخگویی آنها را ضعیف تر میکند. در چنین شرایطی است که بنگاههای اقتصادی برای حفظ و تقویت بنیه عملیاتی و استمرار حضور خود به روش ها و فنون قوی تر و پیشرفته تر برنامه ریزی و مدیریت نیازمند میشوند
متغیرهای پژوهش عبارتند از:
متغیرهای مستقل: تفکر استراتژیک در سطح فردی، تفکر استراتژیک در سطح گروهی، تفکر استراتژیک در سطح سازمانی
متغیر وابسته: تفکر استراتژیک در کلیه سطوح
بازدیدها: 13