پروپوزال بررسی تاثیر ساختار سرمایه بر نقد شوندگی سهام شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 88-84

تاثیر ساختار سرمایه بر نقد شوندگی سهام

 

بيان مساله

از جمله مسائل و موضوعاتي كه شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار با آن مواجه­ هستند ساختار سرمايه ميباشد. اينكه چه حجمي از ساختار سرمايه بدهي باشد و چه حجمي از آن را حقوق صاحبان سهام تشكيل دهد،‌ تا در نهايت به عنوان (ساختار سرمايه بهينه) موجب حداقل نمودن (هزينه تامين مالي)‌يا (هزينه سرمايه) و به تبع آن افزايش ارزش بازار سهام شركت ها گردد، از ديرباز به عنوان يك مسأله عمده و مهم مطرح بوده است. محيطي كه شركت ها در‌آن فعاليت مي‌كنند محيطي بسيار رقابتي است. پژوهش در زمينه ساختار سرمايه نشان داده است ساختار بهينه سرمايه مي‌تواند، توان رقابتي شركت را در بازار افزايش دهد. هم چنين افزايش توان رقابتي، موجب ورود جريانات نقدي عملياتي به داخل واحد تجاري شده و در نتيجه نياز به استقراض كاهش يافته واز اين رو ساختار سرمايه شركت نيز بهبود مي‌‌يابد.

تصميمات تامين مالي و سرمايه‌گذاري در شركت ها، تصميم‌هايي هستند كه هر دو با آينده‌نگري اتخاذ مي‌شوند. در تصميمات مالي، شركت وجوه مورد نظر را در حال حاضر به كار مي‌گيرد تا در آينده بتواند به تعهدات خود در قبال تامين‌كنندگان منابع مالي عمل كند. منابع تامين مالي شركت ها براساس سياست تامين مالي آنها، به دو بخش «منابع مالي دروني» و «منابع مالي بيروني» شركت تقسيم مي‌شود

اهميت ساختار سرمايه

به طور كلي ساختار سرمايه‌ي شركت ها از دو بخش تشكيل شده است: نخست ميزان سرمايه‌ي مورد نياز و دوم تركيب منابع تأمين مالي، به طور كلي وام و سهام دو گونه‌ي اصلي شكل‌دهنده‌ي ساختار سرمايه‌اي محسوب مي‌شوند. با توجه به منابع تأمين مالي، شركت ها داراي بازده و ريسك متفاوتي در عرصه‌ي بازارهاي تأمين سرمايه هستند. بنابراين تصميمات مربوط به ساختار سرمايه نقش موثري در كارايي و اعتبار شركت ها نزد مؤسسات تأمين سرمايه خواهد داشت.

اما اهميت شركت ها از لحاظ وسعت عملكرد، سودآوري، امكانات رشد، اندازه و نوع فعاليت، تعيين‌كننده‌ي نياز مالي متنوع آنان خواهد بود. در اين ميان منابع حاصل از بدهي ضمن افزايش هزينه ثابت موجب افزايش اهرم و در نتيجه ريسك سيستماتيك آنان خواهد بود. ضمن اين كه توجه به هزينه‌ي سرمايه روش‌هاي مختلف تأمين مالي و توجه به آن باعث پيدايش فرصتهاي مناسب سودآوري و يا پيش آمدن وضعيت بحران، مالي شركت خواهد گرديد

ساختار مطلوب و بهينه سرمايه

تئوري ساختار سرمايه بيانگر آن است كه هر شركت يك ساختار سرمايه مطلوب دارد، ساختاري كه مي‌تواند ارزش شركت را به حداكثر و هزينه سرمايه را به كمترين مقدار ممكن برساند ولي در مورد تصميم‌گيري هاي مربوط به ساختار سرمايه چند مسئله ضد و نقيض وجود دارد و اينكه براي تعيين ساختار سرمايه شركت به صورتي دقيق، نمي‌توان از اين تئوري استفاده كرد.

از آنجا كه شركت ها نمي‌توانند ساختار سرمايه مطلوب را بصورتي مطلوب تعيين كنند، مديران ناگزيرند هنگام تجزيه و تحليل هاي كمي از قضاوت هاي شخصي استفاده كنند.

اين تجزيه و تحليل هاي مبتني بر قضاوت هاي شخصي مستلزم به كار بردن عوامل مختلف مي‌شود كه در ذيل به اهم آنها اشاره مي‌شود:

محافظه‌كاري‌ مديران

وام‌دهندگان و نگرش سازمان هايي كه رتبه اعتباري شركت ها را تعيين مي‌كنند.

ظرفيت وام ذخيره و انعطاف‌پذيري مالي

كنترل

ريسك تجاري

نرخ رشد

سودآوري

ماليات

شرايط بازار

مديران و سرمايه‌گذاران درباره آينده شركت اطلاعات همانندي دارند

اندازه‌گيري‌هاي مختلف نقدشوندگي

يكي از موانع تحقيق تجربي در خصوص نقدشوندگي دارايي، دشواري اندازه‌گيري آن مي‌باشد. چون بازار سازمان‌يافته‌‌اي براي دارييهاي شركت وجود ندارد و مظنه روزانه را همان طور كه براي اوراق بهادار وجود دارد، مشاهده نمي‌شود. لذا داده‌‌اي براي اندازه‌گيري نقدشوندگي كه در ادبيات زير ساختاري بازار مورد استفاده قرار گيرد، وجود ندارد و بايستي به مزايده و پرسش مظنه مبتني باشد. با وجود محدوديتهاي فوق، چندين اندازه‌گيري بالقوه از نقدشوندگي دارايي شركت وجود دارد:

الف) نسبت آلدرسون و بتكر

آلدرسون و بتكر (1995) از ضريب يك منهاي نسبت برآورد شركت از ارزش داراييها در زمان تصفيه، به ارزش داراييها به شرط تداوم فعاليت، به منظور اندازه‌گيري هزينه‌هاي تصفيه استفاده كرده‌اند. اين معيار، در صورتي كه برآوردها بدون تعصب صورت گيرد، به عنوان يك تضمين خوب براي نقدشوندگي دارايي به حساب مي‌آيد. اما برآوردهاي مديريتي از ارزش شركت در تصفيه و ارزش آن به شرط تداوم فعاليت، ذهني است و تحت شرايط گوناگون، متفاوت است.

ب) نسبت آلمديا و كامپلو

آلمديا و كامپلو (2004) در تحقيق خود از نسبت خريد تجهيزات به كار رفته به مجموع خريد تجهيزات براي شركتهاي موجود در يك صنعت، براي اندازه‌گيري خاص بودن دارايي كه به طور بالقوه با نقدشوندگي دارايي در ارتباط است، استفاده كرده‌اند. خاص بودن دارايي، بينشي را فراهم مي‌كند كه بازار دست دوم فعال براي داراييهاي شركت در كجا است و اينكه يافتن خريدار براي داراييها آسان است يا خير؟ مطلب مهم در مورد اين معيار، اين است كه افزايش در خريد تجهيزات جديد كه نسبت را كاهش مي‌دهد به معني كاهش در نقدشوندگي دارايي نيست

بازدیدها: 18

18,000 تومان