پروپوزال تاثیر اهرم مالی و نقدینگی بر مدیریت سود و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

تاثیر اهرم مالی و نقدینگی بر مدیریت سود و مدیریت سرمایه

بیان مسئله

سرمایه در گردش از اقلام مهم دارایی های واحدها و بنگاه های اقتصادی تلقی می شود که در تصمیمات مالی نقش قابل توجهی دارد. مفهوم سرمایه در گردش در حقیقت همان دارایی های جاری است که اگر بدهی های جاری از داراییهای جاری کسر شود، خالص سرمایه در گردش محاسبه می شود. سرمایه در گردش به عنوان معیار سنجش توان پرداخت تعهدات کوتاه مدت تلقی می شود. منفی بودن سرمایه در گردش خالص، نشان دهنده پایین تر بودن توان پرداخت تعهدات کوتاه مدت واحد انتفاعی است در واقع سرمایه در گردش خالص، مصرف آن بخش از دارایی های جاری است که بر بدهی های جاری فزونی دارد و از طریق استقراض بلند مدت و حقوق صاحبان سهام سرمایه پشتیبانی مالی شده است .

خالص سرمایه در گردش در سطوح بالاتر می تواند به بهبود عملکرد شرکت ها کمک کند چون از این طریق فروش ها را افزایش می دهد، مانع تعلیق تولید می شود، ارتباط طولانی مدت شرکت با مشتریان را تقویت می کند و در مواقعی که تقاضا پایین است بر تحصیل کالا اثر می گذارد. خالص سرمایه در گردش بالاتر به مفهوم آن است که یک شرکت باید سایر راه های تامین مالی سرمایه گذاری در سرمایه در گردش را بیابد . اما، هزینه های پیچیده ای در افزایش تامین منابع مالی وجود دارد و از این رو تامین مالی خارجی پر هزینه تر از تامین مالی داخلی است.(

مفهوم اهرم مالی شرکت

اهرم مالي، مقدار بدهي استفاده شده در ساختار سرمايه شركت را نشان مي دهد. اهرم مالي معياري از ريسك مالي است كه از هزينه هاي ثابت مالي ناشي مي شود. درصد اهرم مالي عبارت است از نسبت ارزش دفتري مجموع بدهي ها به ارزش دفتري مجموع دارايي ها؛ اهرم مبين آن بخش از هزينه هاي ثابت شركت است كه متضمن ريسك بوده و منجر به افزايش بازده مي شود. از ديدگاه هزينه سرمايه، ارزان ترين منابع تامين مالي براي شركت، بدهي هاي بلند مدت مي باشد بنابراين در صورتي كه هدف كاهش هزينه سرمايه و افزودن بر سود سهامداران باشد بايد بيشتر از اين ابزار تامين مالي استفاده كرد

عوامل موثر بر استفاده از اهرم مالی

اکثر مدیران مالی بر این عقیده اند که اهرم مالی از مهم ترین مفاهیم اهرمی است. این مفهوم دارای جایگاه ویژه ای در مدیریت ساختار سرمایه است. ساختار سرمایه یک شرکت ترکیب بدهی و حقوق صاحبان سهام است. مدیران مالی نسبت به دریافت وام و اثرات ان بسیار حساس و دقیق می باشند. از دستی دیگر، وظایف مدیریت مالی در جهت آن است که ارزش شرکت یا ثروت سهامداران حداکثر گردد. زیرا تامین درآمد مورد انتظار سهامداران صرفا از طریق سود حاصل نمی شود بلکه افزایش ثروت سهامداران از دو طریق ممکن است: الف) سود سهام پرداخت شده برای یک سهم در آخر دوره، ب) تغییرات قیمت بازاری سهم در آخر دوره. جزء اول را ثمر (عایدی)[1] و جزء دوم را تغییرات قیمت[2] می نامند.

. اهرم مالي و عملكرد شركت

مطالعات مختلفي در مورد اهرم مالي و عملكرد انجام شده است به عنوان مثال ديميترو و جين (2005) اثر  اهرم مالي را بر بازده هاي سهام و همچنين ارزيابي عملكرد شركت را بر اساس سود، مورد ارزيابي قرار دادند. نتايج آنها نشان مي­دهد كه يك ارتباط منفي بين نسبت بدهي به حقوق صاحبان سهام و بازده هاي سهام وجود دارد. ميااُ[1]  (2005) يك مدل از تعادل بين انتخاب هاي ساختار سرمايه و تصميم هايي كه شركت ها را با شوك هاي تكنولوژي مواجه مي كند، گسترش داد.

اهمیت توجه به بدهی

بدهی یکی از شاخص­های مهم تعیین کننده موفقیت شرکت است و باعث رشد پایدار شرکت می شود . از این رو تصمیمات معطوف به ساختار بدهی برای بقای تجاری شرکت حیاتی هستند . با این حال انتخاب ساختار بدهی ساده نیست و تصمیم گیری اشتباه منجر به هدایت شرکت به بحران و ورشگستگی می گردد. تامین مالی از طریق بدهی به علت صرفه جویی مالیاتی و نرخ پایین تر آن در مقایسه با بازده مورد انتظار سهامداران، راه مطلوب تری برای تامین مالی محسوب می شود. (

 

 

 

بازدیدها: 25

18,000 تومان