پروپوزال عنوان: بررسي امكان بكارگيري كارت امتيازي متوازن جهت اجراي استراتژي¬های آن در شركت خودرو¬سازی سايپا

: تکنیک کارت امتیازی متوازن

– مقدمه

در مورد سازمان تعاریف بسیاری ارائه شده است. کلاسیک­ها بر نقش ساختار در سازمان تاکید می­کنند و نئوکلاسیک­ها به انسان توجه اساسی دارند. سازمان­های مکانیکی، سازمان­های ارگانیکی، سازمان یادگیرنده، سازمان به مثابه فرهنگ و انواع مختلفی از تعاریف دیگر که هریک از زوایه­ای خاص به سازمان می­نگرند. اما یکی از استعاره­های جالب در مورد سازمان، تشبیه سازمان به انسان است، در این تفکر به سازمان به مثابه موجودی زنده نگریسته می­شود. اما در همه موجودات زنده، بویژه انسان، فاکتورهایی وجود دارد که از آنها به عنوان علایم حیاتی نام برده می­شود.!

بيان مسئله:

تا چند دهه قبل برنامه‌ريزي استراتژيك و تدوين استراتژي براي سازمان­ها معنا و مفهومي نداشت و سازمان­ها فقط به برنامه‌ريزي عملياتي مي‌پرداختند و شايد موفقيت‌هايي نيز كسب نموده باشند. ولي بعد از آن دوران، بخصوص دهه 1970 به بعد، سازمان­ها به اين نتيجه رسيدند كه فقط با برنامه‌ريزي عملياتي نمي‌توانند به فعاليت­ها ادامه دهند. چون تحولات اقتصادي جديد از جمله افزايش تورم و بيكاري، رقابت بين سازمان­ها و اهميت خدمات در اقتصاد باعث گرديد كه سازمان­ها براي رفع مشكلات به برنامه‌ريزي استراتژيك و تدوين استراتژي روي آورند. زيرا هيچ سازماني توانايي كامل شكل دادن به محيطي كه در آن كارمیكند را ندارد. اما مي‌تواند اوضاع و احوالي را پديد آورده و از بين آنها بهترين فرصت‌ها را بدست آورد. وظيفه مديريت اين است كه شركت را همواره به گونه‌اي ببيند كه مي‌تواند بشود. نه آن‌گونه كه هم‌اكنون هست

تكنيك‌هاي ارزيابي متوازن در اين روش به موارد زير اشاره دارد:

1) توازن بين معيارهاي مالي و غيرمالي

2) توازن بين اهداف كوتاه‌مدت و بلندمدت

3) توازن بين ذي‌نفعان داخلي و خارجي يعني كاركنان و مشتريان و سهامداران

4) توازن بين شاخص‌هاي هادي (شاخص‌هاي عملكرد آينده‌گر) و شاخص‌هاي تابع يا پيامد (شاخص‌هاي مالي و گذشته‌نگر)

5) توازن بين ديدگاه‌هاي داخلي و خارجي

تدوين و اجراي استراتژي‌هاي هدفمند، بد

تاریخچه و روند تکاملی کارت امتیازی متوازن

در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی، مقالات متعددی در نشریات مدیریتی درمورد ناکارآمدی روش­های ارزیابی عملکرد شرکت­ها منتشر شد. سیستم­های سنتی ارزیابی عملکرد عمدتاً متکی بر سنجشهای مالی هستند که در عصر اقتصاد صنعتی کارآمدی داشتند. در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش، فعالیت­های ارزش آفرین سازمان­ها فقط متکی به دارائیهای مشهود آنها نیست. ابزار سنجش عملکرد با معیارهای مالی دارای نارسائیهایی است که عمده­ترین آنها به شرح زیراست:

معیارهای سنجش مالی عمدتاً کوتاه مدت و غیر استراتژیک هستند.

  ارزیابی مبتنی بر اطلاعات تاریخی است.

ارزیابی­ها عمدتاً یک بعدی است.

ارزیابی­ها فقط به اطلاعات حسابداری متکی است و متغیرهای مهمی مانند، کیفیت، نوآوری، و رضایت مشتریان در آن لحاظ نمی­شود. در اوایل دهه ۱۹۹۰، رابرت کاپلان استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد به اتفاق دیوید نورتون که در آن زمان مدیر یک شرکت تحقیقاتی بود، طرحی تحقیقاتی را به منظور بررسی علل توفیق دوازده شرکت برتر آمریکایی آغاز کردند. نتایج در مقاله­ای منتشر گردید و در آن اشاره شد که شرکت­های موفق برای ارزیابی عملکرد خود فقط به سنجش­های مالی متکی نیستند، بلکه خود را از سه منظر دیگر نیز موردارزیابی قرار می­دهند

– تاریخچه شکل­ گیری برنامه­ ریزی استراتژیک

340سال قبل از میلاد مسیح سردار چینی به نام سان تزو[1] کتابی تحت عنوان هنر جنگ را نوشت که در آن بسیاری از مفاهیم رویکرد استراتژی معرفی شده است. در اوایل دهه ۱۹۶۰ وزارت دفاع آمریکا، تجربیات مهم و استراتژیک مربوط به جنگ جهـــانی دوم را تدوین کرد و مبانی برنامه­ریزی استراتژیک را پایه گذاری کرد. دو سال بعد آلفرد چندلر[2]، استاد دانشگاه هاروارد و در سال ۱۹۶۵ کنت اندروز[3] این مفاهیم را در دنیـــــای کسب وکار مطرح ساختند. ایگورانسوف[4]، مدیرعامل شرکت لاکهید، این ایده را در شرکت خود با موفقیت پیاده کرد و به این ترتیب توجه همگان به رویکرد برنامه­ریزی استراتژیک جلب شد و از دهه ۱۹۶۰ تاکنون برنامه­ریزی استراتژیک یکی از مطــــرح­ترین مفاهیم مدیریت بوده است. اما استراتژی چیست؟ آیا استراتژی صرفاً به معنای بهتر کارکردن است یا معنای جامع تری را در بر می­گیرد.

 

 

 

 

بازدیدها: 36

18,000 تومان