پروپوزال نظام حقوقي حاکم بر تغييرات ژنتيکي در چارچوب حقوق بين-الملل بشر

تعامل میان حقوق بین الملل بشر  و تغییرات ژنتیکی

 

مقدمه

علم ژنتيك و عمليات دستكاري ژنتيكي، موضوع بسيار مهمي است كه در سير تكاملي خود از گياهان و حيوانات فراتر رفته و با تحت تاثير قرار دادن ژن­هاي انسان منجر به ایجاد آثار مهمي در حقوق اولیه بشر شده است و ابعاد تازه اي را فراروي حقوقدانان به ویژه در حیطه حقوق بین­الملل بشر قرار داده است. چنین فرآیندی بايستی به گونه­اي تحقق پذیرد كه هم در برگيرنده­ی دغدغه­هاي اخلاقي و ديني باشد و هم موجبات حفاظت از موازين حقوق بشري را فراهم آورد. بدین ترتیب است که تغییرات ژنتیکی مطلوب می تواند سبب پيشرفت جنبه­هاي مثبت اين دانش و بهبود زندگي بشر شود. در این راستا یکی از اقدامات عمده، تلاش‏های منطقه‏ای و جهانی برای نظام‏مند کردن تغییرات ژنتیکی بوده است که نشانگر توجه ویژه دولت‏ها و سازمان­های جهانی و منطقه ای به این مهم است.

) طرح مسئله

يکي از مسايل نويني که در سال‏هاي اخير در حيطه حقوق بين­الملل و به طور اخص حقوق بين­الملل بشر مطرح شده است، مسئله­ي تغييرات ژنتيکي و ساختار حقوقي حاکم بر آن به منظور حمايت از نوع بشر مي­باشد. امروزه فناوري ژنتيک هم در سطح ملّي و هم در سطح بين­المللي توسعه يافته­است، در پرتو سرعت پيشرفت اين فناوري، احترام به اصول اوليه حقوق بشري هم به يک ضرورت تبديل شده­است. درواقع، پيدايش امکان دستکاري­ ژنتيکي در ساختار اولیه نوع انسان، حيوان و گياه و انجام بسياري از اقدامات نو و بعضا حيرت‏انگيز در اين زمينه، ضرورت تنظيم و کنترل اين اقدامات را به منظور رعايت ملاحظات حقوق بشري آشکار ساخته­است. ازاين‏رو دولت‏ها در رويارويي با اين مسئله، به بهره‏مندي از ابزارهاي حقوق بين­الملل و به عبارت‏ دقيق‏تر سازمان‏هاي بين­المللي روي آوردند. در ابتدا مسئله مزبور نزد چندين سازمان‏ منطقه‏اي و بين­المللي مطرح گشت و فعاليت هريک از اين سازمان‏ها در اين زمينه به تصويب‏ اسنادي مهم انجاميد. در اين راستا سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسکو) خود را ناگزير از مداخله در فرايند واکنش به اين‏ پديده ديد. اقدامات اين سازمان در خصوص موضوع تغييرات ژنتيکي را مي‏توان در قالب اعلاميه جهاني ژنوم انسان و حقوق بشر، اعلاميه بين‌المللي داده‌هاي ژنتيک انساني و اعلاميه جهاني بيواتيک و حقوق بشر[3] مورد بحث و بررسي قرار داد.

) سابقه علمي

حقوق بين­الملل بشر، شاخه­اي از حقوق بين­الملل عمومي مي­باشد که نسبت به ديگر شاخه­هاي حقوق بين­الملل کمتر مورد توجه حقوقدانان داخلي قرار گرفته­­است و در کتب حقوق بين­الملل تنها به صورت عام به مفهوم حقوق بين­الملل بشر اشاره کرده­اند و به مصاديق آن توجه بسزايي نشده­است. آنچه تاکنون در کشور ما در ارتباط با فناوري ژنتيک بيان شده­است در خصوص مباني اخلاقي، ديني و قوانين داخلي مرتبط با ژنتيك بوده­است و حقوقدانان داخلي بيشتر بر مسئله­ي شبيه­سازي انسان بعنوان يکي از مصاديق دستورزي ژنتيک (تغييرات ژنتيکي متمرکز شده­اند. بهر حال بايد توجه داشت كه مباحث ژنتيک به اين جنبه­ها محدود نمي­شود و در اين خصوص بايستي اصول حقوق بشري را نيز مورد توجه قرار داد. در ميان کتب حقوق بين­الملل که توسط حقوقدانان داخلي به نگارش درآمده است،

[

اهداف

هدف اصلي از تدوين اين پايان نامه پاسخ دادن به پرسش اصلي ذيل مي باشد:

حقوق بين­الملل بشر چه قواعد و مقرراتي را در زمينه­ي تغييرات ژنتيکي ارائه مي­دهد و آيا چنين قواعد و مقرراتي براي حمايت از حقوق بشر کارآمد بوده­اند؟

در راستاي پرسش اصلي فوق پايان­نامه حاضر کوشش مي­نمايد که به پرسش­هاي فرعي ذيل پاسخ دهد:

1- چه رابطه­اي ميان فناوري ژنتيک و حقوق بين­الملل بشر وجود دارد و جايگاه تغييرات ژنتيکي در چنين تعامل و تقابلي چه مي­باشد؟

 

 

بازدیدها: 15

18,000 تومان