پروپوزال چگونه می توان با آموزش مهارت هاو روشهای زندگی سلامت روحی و روانی دانش آموزان را تقویت نمود

تقویت  سلامت روانی درنوجوانان

 مقدمه

روانشناسان در دهه ي ها اخير در برسي اختلالات رفتاري و انحرافات اجتماعي به اين نتيجه رسيده اند كه بسياري از اختلالات و آسيب ها در ناتواني افراد در تحليل صحيح و مناسب از خود و موقعيت خويش، عدم احساس كنترل و كفايت شخصي جهت رويارويي با موقعيت هاي دشوار و عدم آمادگي براي حل مشكلات و مسائل زندگي به شيوه مناسب ريشه دارد. بنابراين با توجه به تغييرات و پيچيدگي هاي روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعي آماده سازي افراد بخصوص نسل جوان جهت رويارويي با موقعيت هاي دشوار امري ضروري به نظر مي رسد. در همين راستا روان شناسان با حمايت سازمان هاي ملي و بين المللي جهت پيشگيري از بيماريهاي رواني و نابه هنجاري هاي اجتماعي آموزش مهارت هاي زندگي و برقراري ارتباط موثر را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نموده اند.

تعريف علمي «سلامت روان»

فرهنگ بزرگ روانشناسي لاروس، بهداشت رواني را چنين تعريف مي كند:

«استعداد روان براي هماهنگ، خوشايند، موثر كار كردن، در موقعيت هاي دشوار، انعطاف پذير بودن و براي بازيابي تعادل خويش، توانايي داشتن».

سازمان بهداشت جهاني (WHO)، بهداشت رواني را چنين تعريف مي كند: «بهداشت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي مي گيرد و بهداشت يعني توانايي كامل براي ايفاي نقش هاي اجتماعي، رواني و جسمي، بهداشت تنها نبود بيماري يا عقب ماندگي نيست». (
در پژوهش حاضر، سلامت روان دانش آموزان به وسيله پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ      سنجيده مي شود، كه اين پرسشنامه داراي چهار مقياس ذيل مي باشد:
– (اضطراب): در واقع اضطراب بيشتر به حالت هيجاني- نگراني و دلواپسي به علت خطري نامعلوم مربوط مي شود. علائم آن عبارتست از احساس داغي- احساس سرگيجه يا سبكي سر، احساس بي ثباتي، لرزش دست ها، چهره برافروخته، نگراني در مورد اتفاقات بد، وحشت زدگي، عصبي بودن، احساس از دست دادن كنترل و ناتواني در رسيدن به آرامش. (

  تعريف علمي «منبع كنترل»

منظور از منبع كنترل اين است كه شخص تا چه اندازه باور دارد كه مي تواند بر زندگي خود اثر داشته باشد. مفهوم منبع كنترل براي تقويت يك ساختار رواني است كه از تئوري يادگيري اجتماعي «راتر» (1954) نشات مي گيرد.

منبع كنترل مي تواند دروني يا بيروني باشد. كساني كه منبع كنترل دروني دارند معتقدند كه سازندگان اصلي زندگي خود هستند، اما كساني كه منبع كنترل بيروني دارند معتقدند كه آنچه بر سر آنها مي آيد اصول محصول شانس، تصادف و يا نتيجه اعمال افراد ديگر است.
در پژوهش حاضر، منبع كنترل دروني و بيروني براساس پاسخ آزمودني ها به پرسشنامه 24 ماده اي سنجيده مي شود كه شامل مقياس هاي C.P.I «لونسون» (1973) مي باشد.
مقياس I تحت عنوان «مقياس عامل دروني» مي باشد. مقياس P تحت عنوان «مقياس افراد قدرتمند» مي باشد و مقياس C تحت عنوان «عامل شانس» مطرح مي شود.

 ابعاد مهارتهاي زندگي

«بروكز» يك نقش اساسي و مهم را در رشد تئوري مهارتهاي زندگي، بوسيله تحقيقش كه منتج به يك طبقه بندي از مهارتهاي زندگي مبتني بر رشد انسان شده است، ايفا نموده است وي پس از مرور تئوريهاي رشدي مربوط به عوامل عاطفي، شناختي، اخلاقي، هوشي، جسماني- جنسي، رواني، اجتماعي، شناختي- اجتماعي و شغلي، به 305 نوع مهارت زندگي دست يافت. و در نهايت به چهار طبقه ارزشمند از مهارت هاي زندگي دست يافت كه متناسب با سنين مختلف (كودكي- نوجواني و بزرگسالي) مي باشد و كاربردهاي بسيار موثري در امر مشاوره دارد.

بازدیدها: 51

18,000 تومان